You never know p1
ادامه
بزن قدش!
ریناروژ:خوب اینم از این
وسپریا:سخت ترین ماموریتمون بود نه؟
کاراپس:اره
لبدی باگ:خب بیاین بریم معجزه گراتون رو پس بگیرم
ریناروژ:خداحافظ بچه ها
کت نوار:واستا واستا مگه لازم نبود معجزه گرشو پس بده
لیدی باگ:نه اون یعنی... من بهش اعتماد دارم
کت نوار:چرا به من نداری؟
لیدی باگ:بعدا حرف میزنیم بچه ها بیاین بریم
او پشت دیوار معجزه گر های اونا رو گرفت و در یویوی وی گذاشت😂 و به پیش کت نوار رفت
کت نوار:تو داری چیزایی رو از من مخفی میکنی
لیدی باگ:مجبورم اینکه چرا معجزه گر رینا روژ پیششه یه رازه
کت نوار:چرا ما باید راز داشته باشیم؟ زوجای واقعی هیچ رازی ندارن
لیدی باگ:ما زوج نیستیم تویی که منو دوست داری ولی قلب من مال یکی دیگس
کت نوار:عه پس بگو چرا ردشون کردی پی کارشون میخواستی کسی شاهد دعوای ما نباشه تا ابروت حفظ بمونه تو ازم متنفری
لیدی باگ:من ازت متنفر نیستم
ریناروژ:راست میگه اون ازت متنفر نیست
لیدی باگ:تو اینجا چیکار میکنی مگه نباید العان خونه باشی؟
ریناروژ:خوب چیزه فوضولیم گل کرد
لیدی و کت:تو روح بی روحت
کت نوار:راز بی راز
لیدی باگ:متأسفم ولی نه بیا بریم
ارباب شرارت:یه سکانس عالی یه قهرمان که میخواد راز عشقشو بفهمه پرواز کن اکومای کوچیک من و قلبشو سیاه کن
لیدی باگ: کت نوار نههههه
او یویو خود رو به سمت اکوما پرتاب کرد....
ادامه دارد.... بعدی سه لایک و دو کامنت